آیه 3 سوره مجادله
وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (3)
و كسانى كه نسبت به همسران خود ظهار مى كنند، سپس از آنچه گفته اند (پشيمان شده) و برمى گردند، كفاره آن قبل از آنكه با هم تماس گيرند، آزاد كردن برده است. اين (دستورى) است كه به آن پند داده مى شويد و خداوند به آنچه عمل مى كنيد، به خوبى آگاه است.
آزاد كردن برده، به عنوان كفاره براى
(1) قتل خطايى،
(2) سوگند نابجا
(3) و ظهار در نظر گرفته شده است.
نگاهى به موعظه
موعظه به معناى هشدار و تذكّر و نعمتى است كه براى نرم شدن دل مخاطب و پذيرش او باشد و در اسلام جايگاه ويژه اى دارد زيرا:
خداوند موعظه مى كند: «انّ اللّه نعمّا يعظكم به»
پيامبر مأمور به موعظه است: «و عِظهم... قولا بليغا»
قرآن موعظه است: «هدى و موعظة للمتقين»
موعظه انواعى دارد:
الف) موعظه با گفتار، نظير موعظه هاى لقمان به فرزندش. «قال لقمان لابنه و هو يعظه»
ب) موعظه از طريق رفتار كه در روايات سفارش شده نه تنها با گفتار كه با عمل خود مردم را به كار خير دعوت كنيد. «كونوا دعاة الناس بغير السنتكم»
ج) موعظه از طريق تنبيه و كيفر. چنانكه اين آيه، آزاد كردن برده را وسيله پند گرفتن قرار داده است. «ذلكم توعظون به»
در مسائل خانوادگى، قرآن به موعظه توجّه خاصى دارد:
الف) به مردان مى گويد؛ موعظه كنيد: «فعظوهنّ»
ب) در مورد طلاق مى فرمايد: بعد از تمام شدن مدّت عدّه، نگهدارى يا جدايى بايد همراه با عدل و نيكى باشد. «ذلكم يوعظ به»
ج) در مسئله ظهار نيز مردان را موعظه مى كند. «ذلكم توعظون به»
د) برخورد والدين با فرزندان بايد همراه موعظه باشد. «قال لقمان لابنه و هو يعظه»
جريمه نقش پيشگيرى داشته و راهى براى كنترل جرم است. «يظاهرون... فتحرير رقبة»
وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (3)
و كسانى كه نسبت به همسران خود ظهار مى كنند، سپس از آنچه گفته اند (پشيمان شده) و برمى گردند، كفاره آن قبل از آنكه با هم تماس گيرند، آزاد كردن برده است. اين (دستورى) است كه به آن پند داده مى شويد و خداوند به آنچه عمل مى كنيد، به خوبى آگاه است.
آزاد كردن برده، به عنوان كفاره براى
(1) قتل خطايى،
(2) سوگند نابجا
(3) و ظهار در نظر گرفته شده است.
نگاهى به موعظه
موعظه به معناى هشدار و تذكّر و نعمتى است كه براى نرم شدن دل مخاطب و پذيرش او باشد و در اسلام جايگاه ويژه اى دارد زيرا:
خداوند موعظه مى كند: «انّ اللّه نعمّا يعظكم به»
پيامبر مأمور به موعظه است: «و عِظهم... قولا بليغا»
قرآن موعظه است: «هدى و موعظة للمتقين»
موعظه انواعى دارد:
الف) موعظه با گفتار، نظير موعظه هاى لقمان به فرزندش. «قال لقمان لابنه و هو يعظه»
ب) موعظه از طريق رفتار كه در روايات سفارش شده نه تنها با گفتار كه با عمل خود مردم را به كار خير دعوت كنيد. «كونوا دعاة الناس بغير السنتكم»
ج) موعظه از طريق تنبيه و كيفر. چنانكه اين آيه، آزاد كردن برده را وسيله پند گرفتن قرار داده است. «ذلكم توعظون به»
در مسائل خانوادگى، قرآن به موعظه توجّه خاصى دارد:
الف) به مردان مى گويد؛ موعظه كنيد: «فعظوهنّ»
ب) در مورد طلاق مى فرمايد: بعد از تمام شدن مدّت عدّه، نگهدارى يا جدايى بايد همراه با عدل و نيكى باشد. «ذلكم يوعظ به»
ج) در مسئله ظهار نيز مردان را موعظه مى كند. «ذلكم توعظون به»
د) برخورد والدين با فرزندان بايد همراه موعظه باشد. «قال لقمان لابنه و هو يعظه»
جريمه نقش پيشگيرى داشته و راهى براى كنترل جرم است. «يظاهرون... فتحرير رقبة»